معلولان از درد اجتماعی می نالند/لزوم مناسب سازی فرهنگی در جامعه

سرویس کردستان- تلاش برای پذیرش اجتماعی در کنار مطالبه گری حقوق شهروندی و رسیدن به نقطه ای که دیگر هیچ معلولیتی محدودیت نشود از جمله مسایل هدفمندی است که جامعه معلولان پیگیر دستیابی به آن هستند.

به گزارش خبرنگار کردپرس، معلولان قشر بزرگی از جامعه هستند. قشری که سال هاست برای رسیدن به حق خود مطالبه گری می کنند و می جنگند. این بخش از جامعه گرچه با محدودیت های جسمی روبرو هستند اما همیشه روی پله های موفقیت ایستاده و ثابت کرده اند معلولیت مانعی برای رسیدن به موفقیت نیست. نمونه این موفقیت ها را در انجمن باران شهرستان قروه می توان دید. انجمنی که سال هاست در حوزه معلولیت فعالیت دارد و مطالبه گر احقاق حق جامعه معلولان است، کسانی که تمام تلاششان را برای پیگیری مطالبات داشته و در این مسیر با وجود پیچ و خم های فراوان عقب نکشیده و همچنان با امید پیش می روند.  

در همین زمینه به گفته مشاور فرماندار قروه در امور معلولان و مسئول انجمن باران، اگر امروز این سازمان مردم نهاد به موفقیت رسیده نتیجه دو موضوع مهم است؛ اول پایگاه اجتماعی که شامل مردم، رسانه ها و خیرین و یکسری از مدیران می شود و دوم پیگیری و مطالبه گری خود اعضای انجمن که نشانه اعتماد به کار گروهی است.  

«صادق حسین زاده» در مصاحبه با خبرنگار کردپرس با بیان اینکه همین مسئله باعث شده که اعضای انجمن در پیشبرد اهدافشان موفق باشند و موفقیت خود را در گرو موفقیت انجمن و تیم بدانند، از سیاست گذاری ها در مسیر پیشبرد اهداف خود گفت و به موانع و تهدیدهای پیش رو اشاره کرد.

معلولان از درد اجتماعی می نالند/لزوم مناسب سازی فرهنگی در جامعه 

* از تدوین سیاست ها و برنامه های انجمن باران بگویید؟ اینکه این سازمان مردم نهاد چطور پیش می رود؟

ما در انجمن باران وقتی داشتیم سیاست گذاری و برنامه ریزی می کردیم در بلند مدت، ضمن مطالبه گری اجتماعی به فکر تثبیت و استقلال خودمان هم بودیم برای همین همه تحدیدها را روی میز می گذاشتیم و برای همه برنامه می چیدیم و همین باعث شد تا ابتدای کار در کنار مطالبه اجتماعی به دنبال توسعه فیزیکی فضای انجمن باشیم.  

با این فکر فراخوان دادیم و خیرین پای کار آمدند و زمین اهدا و فضای لازم ساخته شد و امروزه به جایی رسیدیم که برای نیروی انسانی هم تحدیدی نداریم چرا که باسابقه ترین و باسوادترین و زبده ترین نیروها در کنار تیمی قوی از مشاوران در همه حوزه ها را کنار خود داریم.

از طرفی تلاش شده که انجمن وارد حواشی نشود و در چارچوب اصول تعریف شده حرکت کند و به جرئت می توانم بگویم که به ندرت اتفاق افتاده مدیری به صورت دائم با انجمن زاویه داشته باشد و اگر هم بوده تلاش شده از طریق اقناع سازی و پیگیری مطالبات، آنان را همراه خود کنیم.

معلولان از درد اجتماعی می نالند/لزوم مناسب سازی فرهنگی در جامعه 

* آیا در این سال ها به اهدافی که داشتید رسیده اید؟ از چالش ها و موانعی که داشته اید بگویید.

خب یکی از چالش های جدی این است که با وجود همه این تلاش ها در رسیدن به بسیاری از اهداف خودمان ناکام بوده ایم و  باید بدانیم که این موانع از کجاست؟ بخش عمده ای در موضوع مشکلات جامعه نهفته اینکه معلولان به عنوان عضوی از این جامعه با چالش های عمده ای مواجه اند به ویژه مشکلات اقتصادی. ببینید معلولیت محدودیت هم دارد و همین باعث می شود که هزینه زندگی افراد معلول دو برابر شود به طوری که بیشترین سرمایه گذاری برای این موضوع صورت می گیرد و باتوجه به تورم های افسار گسیخته سعی کردیم ضمن حفظ وضعیت موجود نیم نگاهی هم به توسعه داشته باشیم و البته این مشکلی است که بیشتر مردم با آن درگیرند.  

دومین مسئله این است که در طول این سال ها فشار ما به دولت برای تمکین به قانون حمایت از معلولان افزایش داشته و در تلاش هستیم که دولت را مجاب کنیم قانون را اجرا کند اما اجرای کامل این قانون چیزی حدود ۲۰ درصد بودجه کشور را نیاز دارد که قطعاً در توان دولت و حاکمیت نیست و ما سعی کردیم از طریق نمایندگان مجلس بخشی از بودجه این قانون را تأمین و اجرایی کنیم و هر سال این کار را انجام می دهیم.  

بحث دیگر روزمره شدن سیستم مدیریتی شهرستان است که در ایجاد ناامیدی معلولان نقش دارد به طوری که این روزمرگی باعث شده مطالبه گری معلولان برای مسئولان عادی سازی شود و دیگر آن حساسیت لازم را نداشته باشند درست مانند بحث مناسب سازی که از بس اجرا نشده هم مدیران را خسته کرده و هم خود معلولان را. که همین خود چالش دیگری است که ما با آن روبرو هستیم. یعنی خسته شدن معلولان در پیگیری مطالبات. فرسایشی شدن معلولان برای پیگیری مطالبات بخشی از مشکلات است که اهداف ما را به چالش می کشاند.   
نکته دیگر در بحث تأمین مالی برای تحقق اهداف مجموعه است که هم در توان معلولان نیست و هم در توان دولت و حاکمیت. 

معلولان از درد اجتماعی می نالند/لزوم مناسب سازی فرهنگی در جامعه

* نمونه این مطالبات ها را در مناسب سازی دانستید. در این باره بیشتر توضیح می دهید؟

بله عرض کردم که نمونه بارز فرسایشی شدن معلولان در پیگیری مطالبات مربوط به مناسبت سازی محیط شهری و اماکن عمومی است. ببینید با مصادیق برای شما می گویم؛ ما در سال گذشته نزدیک به ۹۰ مصوبه در کارگروه مناسب سازی داشتیم که فقط یک مصوبه آن اجرا شده و این ناامید کننده است، چرا باید این گونه باشد!؟ با این وجود اما ما باز هم پا پس نکشیده و معتقدیم این دلیل نمی شود که پیگیری نکنیم چون اگر پیگیر نشویم تمام تلاش سالیان مجموعه هدر خواهد رفت.  

خب چیکار باید بکنیم؟ چاره ای نیست وقتی هنوز مطالبات ما همانند مناسب سازی محقق نشده!؟  

در بعضی از موارد اگر معلولان به طور جدی پیگیری نمی کردند و مطالبه گری نمی داشتند چالش های جدی تری پیش می آمد.   

در این بحث دسترس پذیری عمق فاجعه آن قدر بالاست که در عرض یک سال و دو سال و ده سال انجام نخواهد شد. برنامه مناسب سازی این است که اول جلوی احداث مراکز مناسب سازی نشده را بگیریم یعنی اجازه ندهیم مراکز مناسب سازی نشده بهره برداری شوند و دوم اینکه بتوانیم مکان های قدیمی را مناسب سازی کنیم اما در این موراد با مقاومت مدیران مواجه هستیم.

معلولان از درد اجتماعی می نالند/لزوم مناسب سازی فرهنگی در جامعه

* چه راهکاری برای برداشتن این موانع و مقاومت ها در نظر گرفته اید؟

ما در سطح استان با همکاری دوستان ساز و کاری ایجاد کردیم که برای اینکه بتوانیم اهداف خود را پیگیری کنیم وارد بدنه سیستم دولت شویم و در تصمیم گیری ها حضور داشته باشیم چرا که این تصمیم گیری ها کمک می کند به روند اجرای مصوبات.  

بنابراین در سطح استان یک ساز و کار ایجاد کردیم به نام مشاور استاندار که چند سال پیش برنامه آن تدوین و به وزارت کشور ارسال و مورد تأیید وزیر کشور قرار گرفت و به تمامی استان ها ابلاغ شد و الآن در کنار سایر مشاوران استانداران و فرمانداران یک مشاور امور معلولان هم وجود دارد.   

با این کار امیدواریم براساس دستورالعمل های تدوینی بتوانیم حلقه مفقوده بین معلولان و مدیران باشیم و مشکلات را مدیریت و حل کنیم.

ما ضمن حضور در جلسات، اجازه نمی دهیم که تصمیمات بر خلاف دستورالعمل های مرتبط به معلولان گرفته شود. در واقع ما در هر نهادی جامعه هدف داریم که حضور یک مشاور، تسهیل گر این مسایل است و می تواند کمک کند به مدیریت بهتر اوضاع.  

نقش این مشاور می تواند در کمیته های مربوط به حوزه های اشتغال، فرهنگ، اقتصاد و آموزش و… کمک کند به فرآیند اجتماعی شدن معلولان. به عنوان مثال الآن در قروه با همکاری فرماندار نامه ای نوشته ایم به ادارات که یک رابط بین ادارات و معلولان معرفی کنند تا حلقه ارتباطی شکل بگیرد و ما در هر اداره ای یک رابط داشته باشیم و بعد رابط ها را آموزش دهیم و آنان هم بروند و پرسنل خود را آموزش دهند و کمک کنیم به پذیرش اجتماعی معلولان در جامعه.  

از این طرف هم ما داریم بهزیستی را مجاب می کنیم که آموزش بدهند افراد معلول را که جامعه آنان را بپذیرد ما در بحث مهارت ها به معلولان مشکل داریم اینکه خیلی از معلولان مهارت ها را یاد نگرفته اند و در مواجه با مدیران نمی دانند چطور مطالبه گری کنند و همین باعث می شود که نگاه جامعه به معلولان تغییر کند. بنابراین ضمن کار کردن روی مدیران و کارکنان باید روی معلولان هم کار کنیم. جدای از این ها روی اولیا هم باید کار کرد و بحث آموزش خانواده ها را مطرح سازیم.  

الآن تصمیم داریم با همکاری فرمانداری تفاهم نامه ای با بهزیستی و آموزش و پرورش انعقاد کنیم که تک تک دانش آموزان را آموزش دهیم چرا که این ها آینده سیستم مدیریت را می سازند.

ما قبلاً کارشناس امور معلولان در فرمانداری داشتیم اما موفق نبوده و پیگری مطالبات آن طور که باید انجام نمی شد لذا امیدواریم این راه و روش موفقیت آمیز باشد.  

در تلاشیم تا ارتباطات خود را با کانون های قدرت به نفع جامعه هدف حفظ کنیم و در حال حاضر از طریق نماینده مجلس در تلاش برای اصلاح قانون حمایت از معلولان هستیم چرا که در طول دوره های گذشته برخی قوانین مصوب شده که کامل بر ضد معلولان است و باید اصلاح شوند.
 

معلولان از درد اجتماعی می نالند/لزوم مناسب سازی فرهنگی در جامعه 

* تأمین هزینه های مالی را به عنوان یکی از چالش ها اعلام کردید. در این زمینه چه راهکاری در نظر دارید؟

بله تأمین منابع مالی نکته دیگری است که شامل محورهای مختلف می شود. چون دولت هم در این زمینه مشکل دارد سعی کردیم از بحث مسئولیت های اجتماعی پیش رویم که جزو وظایف ذاتی ادارات منجمله شهرداری است که باید به موضوع اجتماعی هم توجه ویژه ای داشته باشد. حقیقتاً تا الآن شهرداری در حوزه اجتماعی معلولان ورود نکرده و کاری انجام نداده و به شدت نسبت به عملکرد شهرداری و شورای شهر معترضیم و صدایمان بلند است.

ما از شورای شهر و شهرداری خواسته ایم که اعلام کنند در این حوزه چه عملکردی داشته اند؟ بحث مناسب سازی و دسترس پذیری جزو وظایف مدیریت شهری است و نیازی به منت نیست و باید کار کنند. الآن می خواهیم شهرداری را مجاب کنیم که بیاید پای کار اجتماعی.  

درد ما اجتماعی است حتی اگر مقوله مناسب سازی هم کامل شود تا زمانی که مناسب سازی فرهنگی نشده باشد عملاً کاری انجام نداده ایم. مردم باید نسبت به حقوق معلولان آگاه شوند و این جزو وظایف مسئولیت های اجتماعی شهرداری هاست. بارها شده از شهرداری خواسته ایم بنری جهت فرهنگ سازی درباره حقوق معلولان بزند اما هربار می گویند این جزو وظایف شهرداری نیست پس چرا برنامه های دیگر جزو وظایفشان است اما برای معلولان نیست!؟ این ایراد از شورای شهر است و باید بررسی شود. شهردار نمی تواند فقط برای بخش خاصی باشد و نمی شود که برای بخشی هزینه کنند و برای بخشی نه.  

ما روی این موضوع اجتماعی بسیار تأکید داریم و دستگاه های فرهنگی و دستگاه های دیگر در قانون تکالیف تدوین شده دارند که نیاز به حمایت دارد و من فکر می کنم می توان به خواسته های قانونی خودمان برسیم چون مدیری اگر قانون را تمکین نکند صلاحیت مدیریت را ندارد و ما به این ها ایراد می گیریم. الآن صدای ما بالاست چون نماینده حدود ۵ هزار معلول و ۱۷ هزار سالمند هستیم که باید صدای آنان باشیم و نتیجه بگیریم. حتی اگر در فرمانداری به نتیجه نرسیم به کانال های دیگر ورود می کنیم از شورای شهر و مابقی جاها و برای پیگیری حقوق خود دست از کار نمی کشیم.

شورای شهر به ما وعده دادند اما عملی نکردند و باید پاسخ گو باشند که چرا کاری نکرده اند. 

معلولان از درد اجتماعی می نالند/لزوم مناسب سازی فرهنگی در جامعه
 

* بارها شده نسبت به معضل دسترس پذیری به بانک ها و حوزه درمان اعتراض کرده اید. در این زمینه توضیح می دهید؟

بله. یکی از معضلات ما بی توجهی یکسری از بانک ها و مراکز درمانی به دسترس پذیری معلولان و سالمندان است.  

من از شورای شهر می پرسم که از نظر آنان این شهر مناسب زندگی کردن سالمندان هست؟ تمام بازنشستگان آموزش و پرورش و تأمین اجتماعی از بانک هایی مانند رفاه و صادرات حقوق می گیرند که مناسب سازی نشده اند و حتی نمی توانند برای پیگری امور بانکی خود به این بانک ها مراجعه کنند چون که شرایط دسترس پذیری برای معلولان و سالمندان فراهم نشده است.  

ما هشدار می دهیم که این بانک ها اگر مناسب سازی نشوند از مردم خواهیم خواست که این بانک ها را تحریم کنند. مردم به حقوق و خواسته های معلولان احترام خواهند گذاشت. بانک صادرات و بانک رفاه چرا حاضر نیستند مناسب سازی کنند!؟ این بانک ها برای تغییرات داخلی هزینه می کنند اما برای مناسب سازی هیچ اقدامی نکرده اند و این برای ما قابل قبول نیست.  

ما نزدیک به ۶ هزار خیر داریم که همه فعال اجتماعی و همراه همیشگی ما هستند بنابراین این ها حتماً صدای ناتوانی ما را خواهند شنید و همین مطالبات ما و فشار اجتماعی برای رسیدن به اهداف معلولان را بیشتر خواهد کرد.  

به عنوان مثال الآن ما صدا و سیما را در لیست سیاه قرار داده ایم چون نه تنها توجهی به معلولان ندارد بلکه از معلولان به عنوان ابزاری برای خواسته های خود استفاده می کند. قانون می گوید صدا و سیما باید پنج ساعت برنامه را به معلولان اختصاص دهد اما هرگز این کار را نکرده است.

امروزه صدا و سیمای ما مخاطبی ندارد چرا که مرجعیت خود را از دست داده، وقتی که یک دستگاهی برخلاف مطالبات اجتماعی مردم حرکت کند مردم هم آن را کنار می گذارند. وقتی مردم احساس کنند که صدا و سیما ملی نیست و فردی است، مردم دیگر به آن اهمیتی نمی دهند.  

ما در همه دستگاه ها مشاور داریم اما در صدا و سیما نداریم و نیازی هم به این کار نمی بینیم چون مخاطبی ندارد و برای ما شبکه های اجتماعی ارزش بالاتری از صدا و سیما دارند.  

می خواهم این را بگویم که اگر بانک ها و دستگاه های دولتی نخواهند با مطالبات اجتماعی مردم و معلولان همراه باشند آنان هم به لیست سیاه ما اضافه می شوند.  

ما در بخش درمان هم این مشکل را داریم. تمام ساختمان های پزشکی نه جای پارک دارند نه جای آمبولانس نه مناسب سازی شده اند. به این ها کی مجوز داده؟ کی بدون مناسب سازی اجازه کار کردن به مطب ها را داده؟ اصلاً چرا پزشکان در مکان های مناسب سازی نشده مطب می زنند؟ آیا نباید توجیه شده باشند که شهروندان معلول و سالمند هم در این شهر زندگی می کنند و به خدمات درمانی نیاز دارند!؟

معلولان از درد اجتماعی می نالند/لزوم مناسب سازی فرهنگی در جامعه

* وضعیت استخدامی معلولان و رعایت سهمیه استخدامی در این زمینه را چطور ارزیابی می کنید؟

در این مورد باید بگویم که ما برای استخدامی معلولان دعوا کردیم. طبق قانون گفته شده که در هر استخدامی باید سه درصد برای معلولان باشد ولی دولت زیر بار این قانون نمی رفت و برای همین ما شکایتی را به دیوان زدیم و با همین شکایت موفق شدیم دو آموزن استخدامی را ابطال کنیم چون سهمیه معلولان را در نظر نگرفته بودند و همین جا دولت دید که این هزینه دارد و برای همین تغییراتی لحاظ شد و سازمان استخدامی کشور حساب دستش آمد که باید حق معلولان هم دیده شود و همین شد که معلولان امروزه برای استخدامی اقدام می کنند و خوب هم پیش می روند.

حالا ما داریم تلاش می کنیم که این استخدامی ها را به بخش خصوصی و تعاونی و عمومی هم بکشانیم و وقتی این اتفاقات بیافتد معلولان از چرخه بهزیستی خارج می شوند.  

* برای کاهش معلولیت در جامعه چه راهکاری باید داشت؟  

ببینید تمام تلاش ما این است که کاری کنیم تا ورودی به بهزیستی کاهش یابد و در واقع موتور تولید معلولیت از کار بیافتد و نگذاریم که یک شخص معلول به دنیا بیاید. دقت کنید از اول سال جاری تا کنون بیش از ۳۰ مورد تولد با معلولیت در شهرستان قروه داشته ایم و اصلی ترین علت این تولدهای با معلولیت به دلیل حذف غربالگری و البته هزینه های بالای غربالگری است که منجر شده تعداد معلولان افزایش یابد و ما را در رسیدن به یکی از اهدافمان با چالش مواجه کند.  

همچنین باید ایجاد معلولیت در اثر سوانح و تصادفات و بلایای طبیعی را کاهش دهیم و گیر کار را بررسی و رفع کنیم تا ورودی به بهزیستی را کاهش دهیم که تا الآن موفق نشدیم و همچنان آمار معلولیت صعودی بوده که این خود معضلی است سخت و پیچیده.

اما سخت تر از این ها بروز پدید جدید سالمند معلول است که همزمان با پیر شدن جامعه رشد کرده و غیرقابل کنترل هم هست.  

شما نگاه کنید از همین الان همه دارند فریاد می زنند که جامعه به سمت پیری می رود و زیرساخت های اجتماعی و فردی و بهداشتی و ورزشی و فرهنگی را برای سالمندان فراهم کنید که اگر این کار را نکنید باید سر هر خیابانی دکه ای بزنید و از سالمند مراقبت کنید. اما نه تنها کسی گوش نمی دهد بلکه حتی اهمیتی هم برای فاجعه پیش رو قایل نیستند.  

باید حتما یک دفعه ۱۵۰ سالمند کارتن خواب داشته باشیم تا فکری کنند! چرا دنبال کسانی نیستیم که بیمه نیستند و حداقل این اشخاص را بیمه کنیم تا دیگر سربار نباشند. چرا به دنبال حل مشکلات سالمندان نیستیم؟  

باید از همین الآن برنامه آینده مردم به ویژه معلولان را ببینیم. وقتی بچه معلولی به دنبا می آید باید همه آینده او را ببینیم و تمام توان خود را بگذاریم که هزینه های این معلول کاهش یابد اما آیا هستند کسانی که پیگیری کنند؟ و نگران این مشکل باشند؟

وقتی مکانی ساخته می شود باید براساس برنامه های آینده نگرانه باشد و همه جوانب را برای آینده پیش بینی کرد نه اینکه فقط امروز را دید و با همین کوته نگری حق دیگر شهروندان را ندید گرفت.  

معلولان از درد اجتماعی می نالند/لزوم مناسب سازی فرهنگی در جامعه
 

* این بی توجهی ها و رعایت نکردن حقوق شهروندان معلول چه عواقبی در جامعه دارد؟

چه عواقبی بدتر از اینکه باعث می شوند عمر معلولان نسبت به متوسط جامعه پایین تر باشد. اشخاص دارای معلولیت جسمی به خاطر اینکه تحرک کمتری دارند معمولاً دچار مشکلات بدنی هستند و فضا برای این اشخاص مهیا نیست. برای آزمایش و رفتن به پزشک و مراکز درمانی چون مناسب سازی نشده، بعضی ترجیح می دهند پیگیر درمان نشوند و همین باعث تشدید بیماری هایشان می شود و در آخر هم مرگشان را در پی دارد. ما حتی پیشنهاد هم داده ایم که اکیپ درمانی سیار به منازل بیماران معلول بفرستند اما اینجا بازهم به گره مالی می خوریم و باز هم خانواده های دارای فرزند معلول از پس مشکلات اقتصادی درمانی بر نمی آیند.   

حتی رفتن به استخر و ورزش هم برای معلولان فراهم نیست. داروهایی که خاص هستند، یا نیستند یا گرانند و یا معادل آن داروها مصرف می شود که خطر دارند و بیماری را بدتر می کنند. معلولان تفریح و رفاه معمولی که مابقی دارند را ندارند و نشاط برای آنان فراهم نیست و کاری هم در این زمینه انجام نشده است.  

در کل باید بگویم زندگی معلولان تمام پر از استرس شده و مدام نگرانی این را دارند که چطور می توانند در جامعه رفت و آمد کنند و همین استرس و نگرانی میزان مرگ و میر آنان را افزایش می دهد.  

* اصلی ترین آسیب اجتماعی که امروزه معلولان را درگیر کرده چیست؟

 خودکشی معلولان؛ پدیده ای است که شاید چندان شنیده نشود اما متأسفانه در حال افزایش است. در واقع آن قدر زندگی بر معلولان سخت می گذرد که به درجه ای می رسند مرگ را ترجیح می دهند و دیگر نمی توانند این زندگی سخت را تحمل کنند و این از آسیب هایی است که نگرانی ما را در پی دارد و گرچه تمام تلاش ما بر این است که شیوع پیدا نکند اما به شدت روند صعودی دارد.  

معلولان از درد اجتماعی می نالند/لزوم مناسب سازی فرهنگی در جامعه

* شما در سخنان خود از مشکلاتی که در سیستم مدیریتی وجود دارد گفتید. در این مورد بیشتر توضیح می دهید؟

ببینید مدیران دچار روزمرگی شده اند و رسالت خود را نمی دانند ما درگیر بی برنامگی و مدیران بیسواد شده ایم. مدیرانی که کار بلد نیستند و هیج هدف و برنامه ای ندارند. مدیر هست نه تنها خودش حرکتی ندارد بلکه مانع حرکت دیگران هم می شود. سمن ها چرا رشد نمی کنند چون مدیران نمی خواهند فعالیت های مدنی و اجتماعی صورت گیرد.  

این چه ساز و کاری است شمایید که نمی توانید مدیریت کنید چرا دارید تعادل سیستم را برهم می زنید به نظر من از خطاهای مدیریتی نباید گذشت و باید بترسند از عواقب مدیریتی خود که حتی بیست سال بعد هم باید پاسخ گو باشند. مردم دارند ارزیابی می کنند اما چون سهمی در قدرت ندارند دچار یأس و ناامیدی شده اند و بدترین حالت ممکن از دست دادن پویایی جامعه است.  

همه کسانی که در ناامیدی مردم منجمله معلولان نقش داشتند امروز باید پاسخ گو باشند باید هزینه مدیر شدن در جامعه را بالا ببریم که هیچ کسی راغب نشود به صندلی مدیریت نه اینکه دعوا باشد برای مدیریت و متوسل شوند به هزاران راه و بعد بی کیفیت ترین مدیر هم انتخاب شود؟ با این شیوه معلوم است که نخبگان حاضر نیستند به پذیرش چنین صندلی مدیریتی… 

کدام مدیری را دیده ایم که به خاطر کارهایشان در گذشته بازخواست شده باشد؟ الآن مسئله ای باب شده به نام ترک فعل… کدام یک از مدیران را به خاطر ترک فعل برکنار و بازخواست کرده اند؟  

وقتی مدیری با لابی منصوب می شود قطعاً حاشیه امنی دارد و هر عملکرد او باید قابل قبول باشد و به قولی بر ما نباشد و کنار ما باشد!

بخشی از تنش های اجتماعی به دلیل همین سیستم مدیریتی نادرست است که شکل می گیرد.  

اگر بخواهیم بحث ترک فعل را لحاظ کنیم همه مدیران باید بازخواست شوند و اگر اینکار صورت می گرفت حساب کار دست همه می آمد و تا این سیستم و این روال درست نشود امیدی به حل مشکلات نیست چون باید این مسایل به صورت ریشه ای حل شود.

امیدوارم در انتخاب مدیران تجدیدنظری شکل بگیرد و مدیران را به خاطر عملکردشان جابجا کنند نه به خاطر مسایل سیاسی و قومیتی و …

امیدوارم سیستم مدیریتی روی ریل اصلی خود باز گردد چون مردم رصد می کنند و اگر امروز مردم خوشحال نیستند چون می بینند زندگی مردم با مدیران متفاوت است و درگیر تضاد شده اند.

معلولان از درد اجتماعی می نالند/لزوم مناسب سازی فرهنگی در جامعه

* از موفقیت های معلولان در جامعه هم بگویید؟

در پاسخ به این سؤال فقط این را دارم بگویم همین که معلولان با این شرایط موجود دارند زندگی می کنند و تحمل دارند خودش نمونه بارز موفقیت است. همین که با وجود تمامی موانع و چالش ها همچنان مطالبه گری دارند خودش یعنی موفقیت.  

* و در آخر؟

در آخر باید بگویم باتوجه به تأکید بر فراگیری و جامعه پیذیری افراد دارای معلولیت، تقویت جامع پذیری افراد معلول در همه عرصه ها لازم است و امیدواریم که مردم و مدیران شرایط پذیرش معلولان در جامعه را فراهم کنند. /

* مصاحبه: زیبا امیدی فر

کد مطلب 2791532

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha